عسل عسل ، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

عسل ، شيرين تر از عسل

یه رقابت شیرین

ا ولین باره که از تو این خونه امن خاطرات با دوستای دیگه نی نی وبلاگی به رقابت می پردازیم . به امید یه خاطره خوش برای همه مون  ...
11 خرداد 1394

معلم عزیزم روزت مبارک

واسه این روز هیچ عنوانی بهتر از این جمله که با طنین صدای  تو و همکلاسیهات تو گوش معلم عزیز و زحمتکشت  به صدا در اومد ندیدم . منکه اشک تو چشمام جمع شده بود . معلم کلاس اول حق بزرگی به گردن تو داره نازنین . امیدوارم تا زنده ای هیچوقت نام و یادش رو فراموش نکنی . همین جا و از همین خونه از زحمات و محبت های بی دریغ خانم علیمرادی تشکر می کنم و امیدوارم که زندگیشون سرشار از شادی و شادکامی باشه . این کیک که من درستش کردم   تو و دوستت رائیکا منتظر معلمتون که بیاد تو کلاس   ...
8 خرداد 1394

یه روز شاد و خوب

وقتی پارسال تابستون عضو مدرسه آتیه سازان شدی  با رائیکا و آروشا دوست شدی و این دوستی در طول سال تحصیلی هم ادامه پیدا کرد . برای همین وقتی یه روز عصر با کارت دعوت تولد رائیکا اومدی خونه شک نداشتم که یه روز شاد در انتظارته . خصوصا اینکه مامان عزیز رائکا جون رو هم می شناختم و همین آشنایی مزید بر علت شد که با هم بریم جشن تولد و انصافا هم که خیلی بهمون خوش گدشت . امیدوارم دوستی ها و خوبیها همیشه تو ذهنت موندگار بشه . آروشا که بالای سرتونه ، از سمت چپ یلدا ، رائیکا ، عسل , درسا و ... ...
8 خرداد 1394

روزی برای عاشقی های تو و بابا

راسته که میگن دختر و پدر رابطه اشون عاشقانه است . با تکاپویی که واسه روز مادر داشتی انتظار هیجان بیشتری از تو واسه روز پدر داشتم . همین طور هم بود و با اینکه روز پدر از رفسنجان برگشته بودیم منو مجبور کردی کیک درست کنم و برای بابا گل بخریم . یه کارت تبریک زیبا هم برای بابایی درست کردی و حاصل تلاشت رو به بابایی تقدیم کردی . ...
8 خرداد 1394

روزی به نام من وقتی تو باشی

من مادرم و این تنها به یمن بودن توست دلبرکم امسال شور و حال دیگه ای واسه روز مادر داشتی . و مثلا با بابایی هماهنگ کرده بودی و حسابی منو سورپرایز کردین با یه کیک خوشگل و یه شاخه گل زیبا و دوتا مانتوی خیلی شیک . ولی هدیه ای که باعث شد اشک تو چشمام حلقه بزنه و برم تا عرش کارت پستال زیبای تو بود که برام با دستای نازت درست کرده بودی . عاشقتم دلبرکم چون متنش خوانا نیست اینجا می نویسم که تا روزی که نی نی وبلاگ زنده است ، یادگار بشه . و این هم یگانه شعری که در جهان برای من سروده شده : وقتی چشمهایم را بر جهان باز کردم فهمیدم که تو مرا به دنیا آوردی . وقتی بزرگ شدم فهمیدم که تو زحمت های من را کشیدی . ب...
8 خرداد 1394
1